باغبانی پیرم که به غیر از گلها از همه دلگیرمکوله ام غرق غم استآدم خوب کم استعده ای بی خبرندعده ای کور و کرندو گروهی پکرنددلم از این همه بد می گیردو چه خوب...که سرانجام آدمی می ویرد.